۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

چه کسم من


چه کسم من ؟ چه کسم من ؟ که بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی کشندم ؛ گه ازین سوی کشندم

ز کشاکش چو کمانم ؛ به کف گوش کشانم
قدر از بام در افتد چو در خانه ببندم

نفسی آتش سوزان نفسی سیل گریزان
زچه اصلم ؟ ز چه فصلم ؟ به چه بازار خرندم

نفسی همره ماهم ؛ نفسی مست الهم
نفسی یوسف چاهم نفسی جمله گزندم

نفسی رهزن و غولم ؛ نفسی تندو ملولم
نفسی زین دو برونم ؛ که بر آن بام بلندم

بزن ای مطرب قانون هوس لیلی و مجنون
که من از سلسله جستم وتد هوش بکندم

به خدا که نگریزی ؛ قدح مهر نریزی
چه شود ای شه خوبان که کنی گوش به پندم؟

هله ای اول و آخر بده آن باده فاخر
که شد این بزم منور به تو ای عشق پسندم

بده آن باده جانی زخرابات معانی
که بدان ارزد چاکر که ازآن باده دهندم

بپیران ناطق جان را تو ازین منطق رسمی
که نمی یابد میدان بگو حرف سمندم

۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

قانون و میوه





در صحرا میوه كم بود . خداوند یكی از پیامبران را فراخواند و گفت : « هر كس تنها می تواند یك میوه در روز بخورد .»

این قانون نسل ها برقرار بود ، و محیط زیست آن منطقه حفظ شد . دانه های میوه بر زمین افتاد و درختان جدید رویید . مدتی بعد ،‌ آن جا منطقه ی حاصل خیزی شد و حسادت شهر های اطراف را بر انگیخت . اما هنوز هم مردم هر روز فقط یك میوه می خوردند و به دستوری كه پیامبر باستانی به اجدادشان داده بود ، وفادار بودند . اما علاوه بر آن نمی گذاشتند اهالی شهر ها و روستا های همسایه هم از میوه ها استفاده كنند . این فقط باعث می شد كه میوه ها روی زمین بریزند و بپوسند .. خداوند پیامبر دیگری را فراخواند و گفت :« بگذارید هرچه میوه می خواهند بخورند و میوه ها را با همسایگان خود قسمت كنند .»

پیامبر با پیام تازه به شهر آمد . اما سنگسارش كردند ، چرا كه آن رسم قدیمی ، در جسم و روح مردم ریشه دوانیده بود و نمی شد راحت تغییرش داد . كم كم جوانان آن منطقه از خود می پرسیدند این رسم بدوی از كجا آ مده . اما نمی شد رسوم بسیار كهن را زیر سؤال برد ، بنابراین تصمیم گرفتند مذهب شان را رها كنند . بدین ترتیب ، می توانستند هر چه می خواهند ، بخورند و بقیه را به نیازمندان بدهد . تنها كسانی كه خود را قدیس می دانستند ، به آیین قدیمی وفادار ماندند .

اما در حقیقت ، آن ها نمی فهمیدند كه دنیا عوض شده و باید همراه با دنیا تغییر كنند.

از کتاب: "پدران، فرزندان، نوه ها"

(پائولو کوئلیو)